Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-01@23:05:47 GMT

این متن، شاید ۲۰ سال دیگر به کار یک جوان یمنی بیاید

تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۹۷۵۲۹

این متن، شاید ۲۰ سال دیگر به کار یک جوان یمنی بیاید

مجله مهر - حامد عسکری: می‌بینی ماریه؟ این دقیقاً منم، همان که تکیه نداده. همانکه پشتش به هیچ جا گرم نیست، آن روز یک موشک گنده افتاد بغل خانه عبدوس اینها و خواهرش گم شد، بعد ما رفتیم خواهرش را پیدا کنیم، من یک گل‌سر خونی پیدا کردم، جابر یک دمپایی که پای دخترانه‌ای تویش جامانده بود، بعد تکه‌های خواهرش را دادیم پدر جابر زیر خاک کاشت و ما سالها صبر کردیم و خواهر جابر دوباره سبز نشد، این عکس را یک عکاس از ما گرفت که سیب داشت و بطری آب معدنی داشت و کفش داشت و لباس و ما تشنه بودیم و گرسنه بودیم و سردمان بود و پابرهنه بودیم و خواهر جابر سبز نمی‌شد، قاهر از ما بزرگتر بود و به عرب‌های خیکی فحش می‌داد و صالح می‌گفت: اینها از لاتی ایستاده شاشیدن را فقط بلدند، ما بزرگ شدیم ماریه و جنگ تمام شد و خواهر جابر که زیبا بود و خنده اش مزه خرما می‌داد سبز نشد و خانه جابر اینها اتوبان شد، دنیا کر بود وکور بود و ما بزرگ شدیم، زیر سایه ترسناک هواپیماهایی که پرچم آمریکایی داشتند و خلبانهایشان از پشت بی‌سیم‌ها برای هم ام‌کلثوم می‌خواندند، ما بزرگ شدیم ماریه و من دشداشه یقه بحرینی بادمجانی‌رنگ خریدم و صندل شتری‌رنگ و شال به کمرم بستم و خنجر طلاکوب و عطر شیخ زدم و ساعت رادوی های‌کپی انداختم و آن روز توی حیاط دانشکده هم را دیدیم، و تو زیر پوشیه شقیقه‌هایت نبض گرفت و آب دهنت فرونرفت و هی راغب علامه گوش دادی: نسینی الدنیا … نسینی العالم …

بعد آه کشیدی بعد آهت آمد توی ریه‌های من، بعد اکسیژنش رفت توی خون من بعد من نخودی خندیدم بعد عاروس شدی، بعد من توی عروسی‌مان با کلاش کهنه ابوزهرا شب سرمه‌ای را چاک دادم و به شادیانه یک خشاب خالی کردم و یک پوکه داغ افتاد روی دامن گیپورت و سوراخ کرد و به ژپون دامنت رسید… مادرم صلوات فرستاد و تو نخودی خندیدی و قطره عرقی تیره کمرم را طی کرد و دستت را محکم‌تر فشار دادم بعدش.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

کار دنیا را می‌بینی ماریه؟ می‌گویم بیا عصری برویم بازار کهنه بگردیم شاید لنگه این پتوی توی عکس را پیدا کنیم، بعد بکشیم رویمان بعد من هی موهایت را از توی پیشانی‌ات بزنم کنار بعد هی به تو نگویم تو چقدر شبیه خواهر جابری! هی بغض کنم هی بگویی چه شده؟ هی یاد جابر بیافتم که هیچش را پیدا نکردیم که بکاریم! هی فکر کنم تو خواهر جابر بودی کاشتیمت سبز شدی حالا سرت روی بازوی من است. ماریه ببخش برادرت را پیدا نکردیم که بکاریمش…

این متن را یکی زحمت بکشد بندازد توی یک بطری ول کند توی اقیانوس مجازی خدا را چه دیده‌اید دنیا کوچک است، شاید بیست سال دیگر به کار یک جوان یمنی بیاید.
 

کد خبر 4463678

منبع: مهر

کلیدواژه: جنگ جنگ 2015 یمن حامد عسکری یمن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۹۷۵۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ویدئویی که یمنی ها از نیروهای زیر زمینی خود منتشر کرده اند

ویدئوهای دیدنی دیگر در کانال های آپارات و یوتیوب عصر ایران ???????????? کانال 1 aparat.com/asrirantv کانال 2 aparat.com/asriran کانال 3 youtube.com/@asriran_official/videos کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: لحظه سرنگونی پهپاد آمریکایی MQ-9 در یمن (فیلم) اعتراض خودرویی در استانبول به نسل‌کشی اسرائیل (فیلم) هدیه ویژه یک نیروی قسام به نیروهای مقاومت یمن ، لبنان و عراق (فیلم)

دیگر خبرها

  • حکم دادگاه رژیم صهیونیستی علیه خواهر هنیه
  • پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکس‌های زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است 
  • یمن: با آتش بازی نکنید؛ خیلی بیشتر از آن‌چه که فکر می‌کنید سلاح داریم
  • کلاهبرداری ۲ هزار میلیاردی ۲ خواهر در مازندران
  • طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر
  • ویدئویی که یمنی ها از نیروهای زیر زمینی خود منتشر کرده اند
  • طلاق به‌خاطر پیدا شدن روسری در خودرو شوهر
  • زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم
  • مرگ اسرار آمیز دو جوان در تهران!
  • مرگ اسرار آمیز دو جوان در پایتخت